کد مطلب:224128 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:242

روش نشر علوم و معارف در عصر مأمون
مقدمه دوم

سهل بن هارون رئیس اداره دفتر مخصوص دارالكتب الخاصه مأمون در بغداد بود و این عمل پس از شهادت حضرت رضا علیه السلام شروع شد و او مردی دانشمند و عارف و حكیم بود و لذا تنظیم كتابخانه و خزانه مأمون نیز به دست او سپرده شده اداره دفتر را در دوره هارون بیت الحكمه می گفتند و بعد به دارالانشاء تعبیر شد زیرا كتب وافری از هندی و فارسی و یونانی در این اداره جمع آوری شد و به دستور این دانشمند مترجمین و علماء و منشیان و كتاب تشویق می شدند از طرف دیگر یحیی بن ابی منصور موصلی منجم معروف یكی از راصدین رصدخانه عصر مأمون بود و محمد بن موسی خوارزمی صاحب زیج و احمد طیبی معروف به صنوبری حلبی و فضل بن نوبخت و اولاد شاكر و غیره نیز از اعضای این دارالحكمه بودند.

از منشیان معروف فارسی زبان كه به زبان عربی هم تبحر كامل یافته بود نسابه معروف علان الشعوبی فارسی الاصل كاتب و منشی بیت الحكمه بود.

نوشته اند كه مأمون به حاكم صقلیه مسیحی نوشت كتابخانه صقلیه را كه دارای كتب فلسفی و علمی بسیار است برای او بفرستند حاكم صقلیه مجامله در اجرای این امر كرد و خواست با رجال دولت آن جا مشورتی كند مطران اكبر گفت «فوالله ما دخلت هذه العلوم فی امة الا افدتها» حاكم گزارش داد معذالك همه آن كتب را فرستادند بغداد... مأمون حكماء عصر را در هر قبیله و هر كیش و ملت بودند همه را دعوت كرد تا یك جغرافیائی بنویسند كاملتر از جغرافیای بطلمیوس كه نماینده ی امپراطوری مأمون باشد و به نقل زهری هفتاد دانشمند و فیلسوف عراقی كتابی در این رشته نوشتند كه مشحون تمام اسامی بلاد و شهرها و قبایل و امم بود و همه زیر پرچم حكومت بنی عباس می زیستند اسطرلاب - ریاضیات - نجوم - طبیعیات - طب - حیوان شناسی - نبات شناسی - زمین شناسی - تاریخ - لغت - ادب - نظم و نثر فقه و اخبار و احادیث و فلسفه و تفسیر همه در این دارالحكمه به حد تكامل رسید و به دست متخصصین فن تدوین می شد.

حركت علمی كه در عصر مأمون رخ داد در هیچ عصری سابقه نداشت - رجال دربار و عمال دولت مركزی مأمون همه از علماء متكلمین - فقها - منجمین - هیویین - ریاضیین - مفسرین - فلاسفه و غیره بودند.



[ صفحه 11]



ابن ابی اصیبعه اسامی بسیاری از آن ها را نقل كرده است [1] .

جنبش فكری در ترجمه و نقل كتب ملل دیگر به زبان عربی در عصر مأمون به حد كمال رسید و در كتاب تاریخ المذاهب الفلسفیه مطالب خود تشریح شده است چون بحث ما مقدمه برای مقصد دیگری است از بیان مفصل آن خودداری می كنیم و به كتب مربوطه مراجعه می دهیم. [2] .


[1] طبقات الاطباء ابن ابي اصيبعه ص عصر المأمون ص 377 ج 1.

[2] كتاب مفتتح استاد «سنتلانه» ينقل عصر المأمون ص 379.